درمانگرو مشکل گشا

خداوندا نمی دانم که کی هستی یا چی هستی فقط یک چیز را می دانم دلم می خواهد هر چیزی که برایم حکم خدا پیدا می کند توانایی انجام کارهای مختلف را برایم داشته باشد آنقدر توانا باشد که به برادرهایم و خواهرانم و بچه هایشان و دائیم وفرزندانش و من خیر و برکت و سلامتی و خوش بختی و شادی و عزت و احترام و پست و مقام و ثروت و خونه و ماشین و فرزندان و نسل و سلاله ی بلند عطا کند برایم لباس و طلا بخرد و تمامی قرضهایمان را بپردازد مدارک تحصیلی بالا به ما بدهد به ما عقل و شعور و شانس و اقبال عطا کند از تنهایی و بی کسی نجاتمان دهد مرگ و عزرائیل را از ما دور کند و به ما طول عمر زیاد با عزت و افتخار و سلامتی عطا کند .خداوندا خواه یک پشه باشی یا یک چوب، یک فلز باشی یا یک گیاه و درخت و نبات ،یک جانورباشی یا یک انسان،هوا باشی یا نور، ماه باشی یا ستاره ، بت باشی یا بودا ،عیسی باشی یا موسی باشی یا عصای موسی باشی و... هیچ فرقی برایم نمی کند فقط دلم می خواهد باشی و همه چیز را به ما عطا کنی و ما را از شریر در امان نگه داری نگذاری طعم فقر و بیماری را بچشیم و نگذاری دیگران به ما آسیب برسانند . حساب همسرم و مادر شوهرم و خواهرهای شوهرم و برادرهای شوهرم و بچه هایشان را برسی. حساب آن زنی که با شوهرم رابطه دارد را با بچه هایش برسی . حساب شوهر زناکارم را برسی. از ظلم و بی عدالتی از دروغ و کینه و حسادت و نفرت و خودبزرگ بینی و دزدی عده ای خسته شده ام. ایمان را دارم از دست می دهم و شاید هم از دست داده باشم. همیشه سعی می کردم همه چیز و همه کس را رها کنم اما نمی گذارند . همیشه خواستم که تو هادی و راهنمایم باشی و تمام امور زندگیم را خودت به دست بگیری ولی این کار را نکردی و هر وقت خواستم که میزان درخواستهایم را کم کنی نه این که کم نکردی بلکه بیشتر هم کردی . پول آب و برق و گاز کمرم را شکسته است . پول ندارم غذا بخورم . نمی دانم چه سرنوشتی در انتظارم است تنها و بی کس مانده ام .کمک کن و به دادم برس .آمین. البته عده ای از پدران و شوهران حداکثر اینها را فراهم می کنند که می تواند خدایی باشند. اما همسرانی که خرجی نمی کشند هیچ تازه پول یارانه ی همسرانشان را نیز می گیرند و می خورند و یک آب هم روش.

مشکلات زندگیم زیاد است .اما این یکی بیشتر از همه دارد مرا آزار می دهد. من تنها در یک آپارتمان دو واحدی زندگی میکنم که پارکینگ من با همسایه ی طبقه ی بالایی ما که مستاجره و در قسمت شرقی آپارتمان مشترک است یعنی پارکینگ ما جلو وپارکینگ طبقه ی دوم پشت سر پارکینگ من است - البته اصلا از اول مجوز این نوع پارکینگ توسط شهرداری خلاف بوده است- با این حال برای تردد بایستی زنگ منزل یکدیگر را بزنیم تا برای رفت و آمد بتوانیم ماشین را از پارکینگ خارج کنیم.اما مشکل از همسایه ی طبقه ی دوم شرقی است که چون او نیز همین مشکل را دارد در نتیجه از پارکینگ ما دو طبقه که خالی است استفاده می کند دو سال است که این مرد با فرزندانش ماشینشان را در پارکینگ ما پارک می کنند و چند شب قبل وقتی اعتراض کردیم کتک هم از ایشان خوردیم و بازهم ول کن نیست وماشینش را در پارکینگ ما می گذارد . به او گفتم که با 110 تماس می گیرم و شکایت می کنم که اعلام کرد من قدرت دارم کسی جلودار من نیست .من که یک زن تنها هستم نمی توانم که با یک نصاب ماهواره دهن به دهن شوم .

این کارو نکن اخوی!!! خوب نیست برادر!!! خانم پیری که مدتها کیسه کش حمام بوده وگهگاهی در هنگام شام و نهار به منازل بعضی از افراد می رفته در ظهر یکی ازروز های ماه رمضان چند سال پیش میره منزل امام جمعه شهر .... می بینه ماشاء الله - کلهم جمیعا - اعضای خانواده دور سفره نشسته اند و دارند ناهار می خورندو با تعجب نگاه می کند و هرکدام از اعضای خانواده به این بهانه که ناراحتی معده دارند عنوان می کنند نمی توانند روزه بگیرند و به این خانم پیر هم تعارف می کنند که بیا و لقمه ای تناول کن .!!! خانم پیر میگه : نه نمی خورم من روزه دارم !!!!!!!!!!!!!!