تبلیغات در سایت ما

درمانگرو مشکل گشا

چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
پشتيباني آنلاين
پشتيباني آنلاين
آمار
آمار مطالب
  • کل مطالب : 156
  • کل نظرات : 6
  • آمار کاربران
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آمار بازدید
  • بازدید امروز : 5
  • بازدید دیروز : 0
  • ورودی امروز گوگل : 1
  • ورودی گوگل دیروز : 0
  • آي پي امروز : 2
  • آي پي ديروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 141
  • بازدید سال : 499
  • بازدید کلی : 244187
  • اطلاعات شما
  • آی پی : 3.134.102.182
  • مرورگر :
  • سیستم عامل :
  • امروز :
  • درباره ما
    به وبلاگ من خوش آمدید
    خبرنامه
    براي اطلاع از آپدیت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



    امکانات جانبی

    اختلال روانی

    هر یک از اختلالات روانی به صورت یک سندرم یا الگوی رفتاری یا روانشناختی مهم بالینی تصور شده است که در یک فرد روی می‌دهد و با ناراحتی (یک علامت دردناک) یا ناتوانی (تخریب در یک یا چند زمینه مهم عملکرد) یا با افزایش قابل ملاحظه خطر مرگ ، درد ، ناراحتی و ناتوانی یا فقدان مهم آزادی ، همراه است. به علاوه این سندرم یا الگو نباید صرفا یک پاسخ قابل انتظار و تایید شده فرهنگی در مقابل رویدادی خاص مثلا مرگ یک شخص مورد علاقه باشد. علت اصلی هر چه باشد فعلا باید آن را تظاهر یک اختلال کارکردی زیست شناختی رفتاری یا روانشناسی در فرد تلقی نمود.نگاه اجمالی از آنجا که اختلال روانی غالبا غیر عادی ، عجیب یا آزار دهنده است، نگاهها را به خود جلب می‌کند. واکنشهای متفاوتی در مقابل بروز آن ممکن است دیده شود. این واکنش می‌تواند به صورت خشم ، تنفر و اکراه ، ترس و سردرگمی همراه باشد. تمایل به درمان خواه وجود داشته باشد یا نداشته باشد بعد آزار دهندگی این اختلالات برای خود فرد و یا اطرفیان او وجود دارد. برخی از اختلالات به راحتی در زندگی شغلی و اجتماعی خود تاثیر گذاشته و عمدتا عملکرد او را مختل می‌سازند.

    همگان دکارت را از جملهٔ بنیان‌گذاران فلسفهٔ جدید (فلسفهٔ بعد از دوران تولد مجدد) می‌دانند. او اولین فیلسوف بزرگ بعد از دوران قرون وسطی است که به همراه فیلسوفانی نظیر اسپینوزا و گوتفرید لایبنیتز به مکتب اصالت عقل تعلق دارند؛ مکتبی که عقیده‌اش این بود که: «به آنچه که حواس انسان ارائه می‌دهند نمی‌توان اطمینان کامل داشت، بلکه، تنها از راه عقل است که شناخت حقیقی و یقین‌آور صورت می‌گیرد.»

    دکارت

    دکارت در ابتدا برای دستیابی به معرفت یقینی، از خود پرسید: آیا اصل بنیادینی وجود دارد تا بتوانیم تمام دانش و فلسفه را بر آن بناکنیم و نتوان در آن شک کرد؟ راهی که برای این مقصود به نظر دکارت می‌رسید، این بود که به همه چیز شک کند. او می‌خواست همه چیز را از اول شروع کند و به همین خاطر لازم می‌دانست که در همه دانسته‌های خود (اعم از محسوسات و معقولات و شنیده‌ها) تجدیدنظر نماید. بدین ترتیب شک معروف خود را که بعدها به روش شک دکارتی معروف شد آغاز کرد. او این شک را به همه چیز تسری داد؛ تا جایی که در وجود جهان خارج نیز شک کرد و گفت: از کجا معلوم که من در خواب نباشم؟ شاید این‌طور که من حس می‌کنم یا فکر می‌نمایم یا به من گفته‌اند، نباشد و همه این‌ها مانند آنچه در عالم خواب بر من حاضر می‌شود، خیالات محض باشد. اصلاً شاید شیطانِ پلیدی در حال فریب دادن من است و جهان را به این صورت برای من نمایش می‌دهد؟ دکارت به این صورت به همه چیز شک کرد و هیچ پایه مطمئنی را باقی نگذاشت؛ اما سرانجام به اصل تردید ناپذیری که به دنبالش بود، رسید. این اصل این بود که: من می‌توانم در همه چیز شک کنم، اما در این واقعیت که شک می‌کنم، نمی‌توانم تردیدی داشته باشم؛ بنابراین شک کردن من امری است یقینی؛ و از آنجا که شک، یک نحوه از حالات اندیشه و فکر است، پس واقعیت این است که من می‌اندیشم. چون شک می‌کنم، پس فکر دارم و چون می‌اندیشم، پس کسی هستم که می‌اندیشم. بدین ترتیب یک اصل تردید ناپذیر کشف شد که به هیچ وجه نمی‌شد در آن تردید کرد. دکارت این اصل را به این صورت بیان کرد: می‌اندیشم، پس هستم. (اصل کوژیتو) دکارت به هدف خود رسیده بود و فلسفه‌اش را بر اساس همین اصل بنیادین بنا کرد.

    تعاریف شخصیت

    هیلگارد شخصیت را «الگوهای رفتار و شیوه‌های تفکر که نحوه سازگاری شخص را با محیط تعیین می‌کند» تعریف کرده است در حالی که برخی دیگر «شخصیت» را به ویژگیهای «پایدار فرد» نسبت داده و آن را بصورت «مجموعه ویژگیهایی که با ثبات و پایداری داشتن مشخص هستند و باعث پیش بینی رفتار فرد می‌شوند» تعریف می‌کنند. شخصیت (Personality) از ریشه لاتین (Persona) که به معنی «نقاب و ماسک» است گرفته شده است و اشاره به ماسک و نقابی دارد که بازیگران یونان و روم قدیم بر چهره می‌گذاشتند و این تعبیر تلویحا به این موضوع اشاره دارد که «شخصیت هر فرد ماسکی است که او بر چهره خود می‌زند تا وجه تمایز (تفاوت) او از دیگران باشد». شخصیت یعنی « مجموعه‌ای از رفتار وشیوه‌های تفکر شخص در زندگی روزمره که با ویژگی های بی همتا بودن ، ثبات (پایداری) و قابلیت پیش بینی» مشخص می‌شود. از این تعریف چندین نکته قابل استنباط است. • بی همتایی و تفاوت : شخصیت یک فرد بی‌همتاست و در عین بعضی مشابهت‌ها ، هیچ دو شخصیت یکسان و همسان وجود ندارد. • ثبات داشتن (پایداری) : اگر چه افراد در شرایط و محیطهای گوناگون در ظاهر رفتار متضاد و مختلفی دارند، ولی در طول زمان (مثلا چندین دهه) رفتار و واکنش و همچنین شیوه تفکر آنها دارای یک در ثبات نسبی دائمی است. • قابلیت پیش بینی : با توجه کردن و مطالعه رفتار و نوع تفکر اشخاص می‌توان سبک رفتاری و تفکری افراد را با احتمال زیاد پیش بینی کرد. قابلیت پیش بینی رفتار با «ثبات در رفتار» رابطه متقابل دارد.

    ماهیت انسان

    هر روان شناسی به یکی از این موارد بایستی اعتقاد داشته باشد . اراده آزاد یا جبرگرایی؟ آیا انسان آگاهانه اعمال خود را جهت می دهد یا بوسیله نیروهای دیگری کنترل می‌شود؟ وراثت یا محیط؟ آیا انسان بیشتر تحت تأثیر وراثت است یا تحت تأثیر محیط؟ گذشته یا حال؟ آیا شخصیت انسان وقایع و اتفاقات اوائل زندگی شکل می‌گیرد یا اینکه تحت تأثیر تجربه‌های دوران بزرگسالی قرار دارد؟ بی‌همتایی یا جهان شمولی؟ آیا شخصیت هر انسان بی‌همتاست یا اینکه شخصیت دارای الگوهای کلی خاصی است که با شخصیت بسیاری از افراد انطباق دارد؟ تعادل جویی یا رشد؟ آیا انسان فقط برای حفظ تعادل و توازن رفتاری را انجام می‌دهد یا او بخاطر میل به رشد و تکامل رفتار را انجام می‌دهد؟ خوش بینی یا بد بینی؟ آیا انسان اساسا موجودی خوب است یا بد؟

    اعتقادات مذهبی رنه دکارت همواره با حرارت در محافل علمی مورد مناظره قرار گرفته است. او از سویی ادعا می‌کرده که یک کاتولیک مؤمن است و می‌گفت که یکی از نیاتش از مراقبه محافظتش از ایمان مسیحی‌اش است، با این حال، حتی در همان دوران خودش هم دکارت متهم بود که عقاید دادارباورانه و بی‌خدایی را با خود همچون رازی دارد. بلز پاسکال هم‌عصر او درباره‌اش گفته: «من نمی‌توانم دکارت را ببخشم؛ دکارت در تمام فلسفه خود، هرچه می‌توانست کرد تا به روی خدا خطی از بطلان بکشد، اما او نتوانست لزوم وجود خدا را برای آغاز خلقت با سرانگشت اشاره‌ی خدایی‌اش انکار کند، اما بعد از آن دیگر خدا از نظرش چیزی بی‌مصرف بود» [۱]. شرح‌حال استفان گاکروگر از دکارت گزارش می‌دهد که «او به عنوان یک کاتولیک ایمان عمیقی مذهبی داشت که با خود آن را تا روز مرگ حفظ کرد، در عین‌حالی که او ثابت‌قدم و شیفته در راه کشف حقیقت نیز بودو بحث‌ها کماکان ادامه دارد بر سر این‌که آیا او یک کاتولیک استغفار کننده بوده و یا بی‌خدایی مخفی‌کار، پنهان شده در پشت احساسات زاهدانه نسبت به وجودی که جهان را در چارچوبی مکانیکی قرار داده، که در آن بشر می‌تواند آزادانه هرکاری دلش خواست فقط به دلیل لطف اراده اعطا شده از سوی خدا بکند.

    دکارت

    تا اینجا دکارت به سه امر کاملاً یقینی رسیده‌است که به گفته او، به هیچ وجه نمی‌توان در آن‌ها شک روا داشت: 1. این‌که موجودی اندیشنده‌است و وجود دارد. 2. این‌که خدا وجود دارد. 3. و این‌که عالم خارج واقعاً وجود دارد. به اعتقاد وی، اساس تمام موجودات و آنچه را که در عالم است، می‌توان به دو امر بنیادین رساند. همه چیز از این دو جوهر قائم به ذات تشکیل شده‌است؛ به عبارت دیگر، دو گونه هستی کاملاً متفاوت وجود دارد که هر کدام از این دو گونه هستی، صفات مخصوص به خود را دارند: 1. جوهر بعد و امتداد که همان ماده‌ است. (هستی خارجی) 2. جوهر اندیشه و فکر. (هستی درونی) نفس و اندیشه، آگاهی محض است، جایی در فضا اشغال نمی‌کند و نمی‌توان آن را به اجزای کوچک‌تر تقسیم کرد. ولی ماده بُعد یا امتداد محض است، در مکان جای می‌گیرد و به همین خاطر می‌توان آن را به اجزای کوچک‌تر تقسیم نمود؛ به علاوه ماده آگاهی ندارد. بدین ترتیب در نظر وی هستی و آفرینش به دو قسمت کاملاً متفاوت و مستقل از هم تقسیم گردید و به همین خاطر، دکارت را دوگانه‌انگار می‌نامند؛ یعنی کسی که قائل به شکاف عمیق بین هستی اندیشه و هستی ماده‌ است. البته باید توجه داشت که بنا به اعتقاد او میان این دو جوهر در بدن انسان، از راه عضو خاصی در سر که آن را غده صنوبری می‌نامد ارتباط عمیقی برقرار است. بنابراین در نظر او به طور کلی سه جوهر وجود دارد: نفس، جسم و خداوند. دکارت، این سه را جوهر می‌نامد زیرا هر یک قائم به ذات خود بوده و هر کدام یک صفات اساسی دارند که مخصوص به خودشان است. به این صورت که: صفت نفس، فکر، صفت جسم بعد و صفت خداوند کمال است.

    دکارت

    نظریه دکارت- دکارت ( 1596 - 1650م ) و پیروانش - که آنها را “ کارتزین “ می گویند - به پیروی از ارسطو مکتب جزم را اختیار کردند ولی با این تفاوت که ارسطو و پیروانش محسوسات و معقولات هر دو را معتبر و محصل یقین می دانستند و در منطق ارسطو در باب “ برهان “ استعمال معقولات و محسوسات هر دو جایز شمرده شده است ولی دکارت تنها معقولات را محصل یقین می داند اما محسوسات و تجربیات را تنها دارای ارزش عملی می داند .- دکارت برخلاف ارسطو ، در منطقی که خودش در مقابل منطق ارسطو وضع کرده ، تنها به معقولات اعتماد می کند و از تجربیات نامی نمی برد . - دکارت با آنکه به تجربه حسی اهمیت داد و خود تا اندازه ای اهل تجربه بود آن را فقط وسیله ارتباط انسان با خارج برای استفاده در زندگی مفید می دانسته نه برای کشف حقیقت . به نقل مرحوم فروغی می گوید : - “ مفهوماتی که از خارج به وسیله حواس پنجگانه وارد ذهن می شوند نمی توانیم مطمئن باشیم که مصداق حقیقی در خارج دارند و اگر هم داشته باشند یقین نیست که صورت موجود در ذهن با امر خارجی مطابقت دارد “ . - “ من از بعضی اجسام ادراک گرمی می کنم و چنین می پندارم که آنها همان گونه گرمی دارند که من در وجود خود دارم و حال آنکه آنچه را می توانم معتقد شوم این است که در ذات آتش چیزی هست که در وجود من ایجاد حس گرمی می کند اما از این احساس نباید درباره “ حقیقت اشیاء “ عقیده اتخاذ کنم زیرا ادراکات حسی در انسان تنها برای تمیز سود و زیان و تشخیص مصالح وجود است و وسیله دریافت حقایق نیست “ . - دکارت از احوال جسم فقط شکل و بعد و حرکت را که به عقیده او اینها معقول و فطری هستند و از راه حس به دست نیامده اند “ حقیقی “ می داند اما سایر حالات جسم را که “ خواص ثانویه “ می نامد یک سلسله صور ذهنی می داند که در نتیجه یک سلسله حرکات مادی خارجی و ارتباط انسان با خارج و ذهن پدید می آیند ، مانند رنگ و طعم و بو و غیره . وی گفته است : - “ بعد و حرکت را به من بدهید جهان را می سازم “ . - “ دکارت معتقد بودمحسوسات انسان با واقع مطابق نیست ، فقط وسیله ارتباط بدن با عالم جسمانی است و تصویری از عالم برای ما می سازد که حقیقت ندارد ، حقیقت چیز دیگری است ، مثلا گوش آواز می شنود اما صوت حقیقت ندارد و اگر سامعه واقع را درک می کرد فقط حرکاتی از هوا یا اجسام دیگر به ما می نمود “ . - “ دکارت فقط همان مفهومات فطری را اساس علم واقعی می داند “ . - “ تصوراتی که در ذهن ماست سه قسم است : نخست “ فطریات “ یعنی صوری که همراه فکرند یا تحولات فکری یا قاعده تعقل می باشند . دوم “ مجعولات “ یعنی صوری که قوه متخیله در ذهن می سازد . سوم “ خارجیات “ یعنی آنچه به وسیله - حواس پنجگانه از خارج وارد ذهن می شود . تصورات مجعول را چون متخیله می سازد می دانیم که البته معتبر نیستند . مفهوماتی هم که از خارج وارد ذهن می شوند نمی توانیم مطمئن باشیم که مصداق حقیقی در خارج دارند ، اگر هم داشته باشند یقین نیست که صورت موجود در ذهن ما با امر خارجی مطابق باشد ، چنانکه صورتی که از خورشید در ذهن ما هست مسلما با حقیقت موافقت ندارد زیرا به قواعد نجومی می دانیم خورشید چندین هزار برابر زمین است و حال آنکه صورتش در ذهن ما به اندازه یک کف دست هم نیست “ - “ فطریات که عقل آنها را بالبداهه دریافت می نماید یقینا درست است و خطا برای ذهن در آنها دست نمی دهد ، مانند شکل و حرکت و ابعاد ( از امور مادی صرف ) و دانایی و نادانی و یقین و شک ( از امور عقلی صرف ) و وجود و مدت و وحدت ( از امور مشترک بین مادی و عقلی “ . - “ هر کس به شهود و وجدان بالبداهه حکم به وجود خویش می کند یا ادراک می نماید که مثلث سه زاویه دارد و کره بیش از یک سطح ندارد و دو چیز مساوی با یک چیز متساوی هستند “ . -دکارت در فلسفه خود در الهیات و طبیعیات ، تنها فطریات و معقولات صرفه را پایه قرار می دهد و مطابق روش منطقی مخصوص به خود سلوک کرده ، آراء و نظریات خاصی درباب نفس و جسم و خدا و اثبات لا یتناهی بودن جهان و غیر اینها اظهار می دارد .- جماعت دیگری از فلاسفه مانند لا یب نیتس و مالبرانش و اسپینوزا که بعد از دکارت آمده اند اجمالا عقیده وی را درباب محسوسات و اینکه محسوسات حقایق- نیستند و همچنین عقیده وی را درباب معقولات و فطریات و یقینی بودن آنها با اختلاف جزئی پذیرفته اند . این جماعت را از آن جهت که به معقولات غیر مستند به حس قائل هستند “ عقلیون “ می خوانند . -خلاصه عقیده این دانشمندان این است که معقولات ارزش یقینی و معرفتی دارند و اما محسوسات تنها دارای ارزش عملی می باشند .

    دکارت، بقیه فلسفه‌اش را بر پایه این دو اصل، یعنی وجود خود و وجود خدا بنا کرد. او گفت: من در عالم خارج، اموری را ادراک می‌کنم که مادی نیستند و بنابراین با عقل ادراک شده‌اند نه با حس؛ مانند امتداد (عرض، طول و عمق). هر شئ مادی امتداد دارد. چنین صفاتی که با عقل ادراک می‌شوند، به اندازه این واقعیت که من وجود دارم، روشن و بدیهی هستند. پس این امور هم یقینی هستند. در ادامه، دکارت در اثبات اینکه جهان خارج وجود دارد و خواب و خیال نیست، از تصور موجود کامل یعنی خدا کمک می‌گیرد. به این صورت که: وقتی عقل چیزی را به طور واضح و متمایز شناخت، این شناخت باید ضرورتاً درست باشد؛ چرا که خداوند نه مرا فریب می‌دهد و نیز روا نمی‌دارد که من درباره جهان و چیستی آن فریب بخورم. فریب‌کاری از عجز و نقص سرچشمه می‌گیرد. بنابراین هرچه را با عقل خود درک کنیم، حتماً صحیح است و یکی از اموری را که با عقل می‌یابیم، وجود واقعی جهان خارج می‌باشد.

    ویتامین B:

    ویتامین B برای پوست و مو بسیار مفیدند اما تا زمانی که به کمبود این ویتامین دچار نشده‌اید ضرورتی ندارد مکمل مصرف کنید چون در واقع تاثیری در سلامت پوست و مو و زیبایی ندارد. ویتامین ب‌کمپلکس حاوی بیوتین است و در مواد غذایی مانند آرد جو، برنج، تخم‌مرغ و موز یافت می‌شود. (بیوتین ماده شکل‌دهنده ناخن‌ها، پوست و سلول‌های مو است.) کمبود ویتامین ب‌کمپلکس در رژیم غذایی می‌تواند باعث ریزش مو شود. کرم‌های موضعی و پمادهای ساخته‌شده با ویتامین‌های گروه B، می‌توانند سلول‌ها را آ برسانی کرده و درخششی خاص به پوست بدهند.
    تبلیغات
    نویسندگان
    ورود کاربران
    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟
    عضويت سريع
    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری
    تبادل لینک هوشمند

      تبادل لینک هوشمند

      برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان درمانگرو مشکل گشا و آدرس zanzntanha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






    آخرین نظرات کاربران
    الی - باطل طلسم - 1393/8/7
    الی - چجوری میشه طلسم رو باطل کرد؟
    یکی ک تو قبرستان دفن کرده باشن؟ - 1393/8/7/zanzntan
    DUYĞU - در کتاب چار فصل زندگی
    صفحه ها پشت سرِ هم می روند
    هر یک از این صفحه ها یک لحظه اند
    لحظه ها با شادی و غم می روند
    گریه دل را آبیاری می کند
    خنده یعنی این که دل ها زنده است
    زندگی ترکیب شادی با غم است
    دوست می دارم من این پیوند را
    گر چه می گویند شادی بهتر است
    دوست دارم گریه با لبخند را … - 1393/4/14
    DUYĞU - سلام،مطالب وبلاگت عالیست،موفق باشی - 1393/4/14
    ایران توانا - باسلام

    از این پس می توانید آخرین اخبار دستاوردهای کشور عزیزمان را در سایت ایران توانا http://iranetavana.ir دنبال کنید و به کشور خود افتخار کنید.

    باتشکر

    مدیر پایگاه خبری دستاوردهای ایران - 1393/4/5
    ابوالفضل - سلام به شما دوست وبلاگ نویس ،وبسایت خیلی عالی دارید من شما رو دعوت میکنم به شبکه اجتماعی تمشک ملخق بشین و دوستان جدید پیداکنید و لحظات خوب زندگیتونو با بقیه شریک بشین
    منتظر حضور سبزتان هستیم
    روابط عمومی شبکه اجتماعی تمشک - 1393/4/5
    عنوان آگهی شما

    توضیحات آگهی در حدود 2 خط. ماهینه فقط 10 هزار تومان

    عنوان آگهی شما

    توضیحات آگهی در حدود 2 خط. ماهینه فقط 10 هزار تومان

    به درمانگرو مشکل گشا امتیاز دهید